هرگز این جملات را به مادرشوهر خود نگویید! - فروشگاه طفره

به گزارش فروشگاه طفره، برای اجتناب از استرس خانوادگی، از مادرشوهر ها درباره حرف هایی که برایشان سنگین می آید سوال کردیم و از کارشناسان پرسیدیم چطور می توان با آرامش با این مسائل رسیدگی کرد.

به گزارش، تعجبی ندارد که عروس ها و مادرشوهر ها روابط پیچیده ای دارند. به گفته یک دکتر روانپزشک و مؤلف، هر دوی آن ها احساس تهدید می نمایند. عروس ها می خواهند در فامیل شوهر جا باز نمایند، در حالیکه مادرشوهر ها می خواهند مطمئن شوند که از زندگی فرزندشان خارج نشده اند. حتی وقتی هم که هر دوی این خانم ها همدیگر را دوست داشته باشند، معین کردن نقش هر یک سخت است.

10 جمله ای که هرگز نباید به مادرشوهر گفت:

همواره سیاست در باز نتیجه معکوس می دهد. مثال: عروس جودی به او گفت که اگر به چیزی احتیاج داشت بگوید. ولی وقتی شوهر جودی آلزایمر گرفت، عروسش اصلاً سری به او نزد و قلبش را شکست. دکتر روانپزشک تینا تسینا می گوید: وقتی قول هایی می دهید که به آن ها وفا نمی کنید بیزاری ایجاد می کنید. بجای قول دادن سعی خود را بکنید تا زمانی را برای دیدن یکدیگر تنظیم کنید که برای هر دوی شما مناسب باشد. اگر مجبور شدید در لحظه برنامه ریزی کنید، بگویید که باید قبلش با شوهرتان هماهنگ کنید.

کاتلین می گوید: وقتی به عروسم گفتم که بین کار و خانواده اش تعادل ایجاد کند، خیلی خشمگین شد. شاید توصیه های مادرشوهر به شما حس تحکم بدهد، ولی فرض کنید که او نیتش خوب است و از او تشکر کنید و کار خودتان را بکنید. اگر به تحمیل نظراتش ادامه داد، برای مثال اینطور جواب بدهید: سپاسگزارم. ولی ما تصمیم گرفتیم نظر پزشک اطفال را پیاده کنیم. اگر این حرف او را ساکت نکرد، از شوهرتان یاری بگیرید و با هم برای مادرشوهرتان توضیح دهید که رفتار های او هم شما را آزار می دهد و هم به او می فهماند که برخی موضوعات اصلاً قابل بحث نیستند.

سیاست، مذهب و موضوعات حساس دیگر باعث می شوند که شام خانوادگی تبدیل به صحنه جنگ گردد. شارون می گوید: در بحثی در خصوص سیاست، عروسمان مستقیماً به ما گفت که اشتباه می کنیم و فکرمان غلط است. من شوکه شدم. دکتر بران می گوید اگر نمی توانید در این مواقع خونسرد باشید و بگویید: سیاست همواره مرا ناراحت می نماید. من نظری نمی دهم. اگر وارد دعوا و مشاجره شوید، هیچکس برنده نمی گردد.

بسیاری از خانم ها مادرشوهر های خود را مسئول عیوب شوهرانشان می دانند. سارا اعتراف می نماید: من یک بار در میان حرف هایم به او گفتم که کاش به شوهرم مهارت های سازمانی یاد داده بود. او ناراحت شد و به دل گرفت. دکتر بران می گوید: چه انتظاری دارید؟ می خواهید مادرشوهرتان گارد نگیرد و ناراحت نگردد؟ این موضوع او را هم وارد مسائل شما می نماید و همه چیز بدتر می گردد و شوهرتان دیگر مسئولیت کارهایش را به عهده نمی گیرد. با آنکه همواره انداختن تقصیر گردن مادرش راحت تر است، ولی این شما و شوهرتان هستید که باید مسائلتان را حل کنید.

این شکایت در میان مادرشوهر ها رایج است. عروس ها همواره به پدر و مادر خود بیشتر اهمیت می دهند. کاتلین می گوید: عروسم در روز تعطیل یا عید پیش خانواده خودش می رود. عکس های پدر و مادرش در همه جای خانه دیده می شوند و آن ها اصلاً عکسی از من و شوهرم در خانه نگذاشته اند. با آنکه راحت بودن با پدر و مادر خودتان کاملاً منطقی است، ولی باید بپذیرید که این دو خانواده با هم وصلت نموده اند و باید پدر و مادر همسرتان را هم بازی بدهید. قدم اول: همواره در خصوص مسائلی از این دست که برای گذراندن هر تعطیلی کجا بروید با شوهرتان صحبت کنید. سپس با هم با خانواده ها هماهنگ کنید. اگر شوهرتان می خواهد بیشتر با خانواده اش باشد، اشکالی ندارد که زمانی را با آن ها تنها بگذراند و شما هم گاهی بچه ها را پیش آن ها بگذارید.

جودی تعریف می نماید: عروسم گفت که یک کمد لباس خریده است، چون امیدوار است لباس های من به او برسد. او گفت: دیگر نمی تواند بیشتر از این منتظر بماند. انگار من باید همین الان سرم را زمین بگذارم و بمیرم! تبادل نظر های مربوط به ارث باید بین شوهرتان، خواهر و برادرهایش و پدر و مادرش باشند. شما حقی بر دارایی مادرشوهرتان ندارید. اگر او برخی چیز ها را به شما می دهد خیلی خوب است، ولی یک عروس هرگز نباید این بحث ها را پیش بکشد.

سارا می گوید: مادرشوهرم خیلی بیشتر از ما دوست دارد ما را ببیند و وقتی می گوییم تعهدات و مشغله های دیگری داریم واکنش بدی می دهد. در این مورد هم باید با شوهرتان هماهنگ شوید و دو نفری با مادرشوهرتان حرف بزنید. با مهربانی به او بگویید که چند وقت یکبار می توانید او را ببینید تا او هم توقعاتش را درست کند و غافلگیر یا ناراحت نگردد. یک تاکتیک: ما خیلی دوست داریم بیاییم شما را ببینیم، ولی برای بچه ها بهتر است که گاهی هم با دوستانمان دیدار کنیم و برای خودمان هم وقت بگذاریم. اگر او شما را با برنامه ای غافلگیر کرد، بگویید: این تاریخ ما نمی توانیم بیاییم، ولی دفعه بعد که برنامه مان اجازه داد می توانیم بیاییم.

دعوا های عروس و خواهرشوهری همواره پرمسئله است و شما با یاری دریافت از مادرشوهرتان به هیچ جایی نمی رسید. ملیسا می گوید: ما خواهرشوهرم را استخدام کردیم که وقتی من سر کار می روم از بچه ها مراقبت کند، ولی همواره کنسل می کرد، بنابراین از مادرشوهرم خواستم با او حرف بزند. مادرشوهرم طرف دخترش را گرفت و عصبانی شد. دکتر بران می گوید: وقتی مادرشوهرتان را درگیر ماجرا می کنید در واقع از او می خواهید طرف یک نفر را بگیرد. این دعوا ها باید بین خودتان بماند.

کاتلین می گوید: اگر عروسم می توانست کلاً ما را از زندگی نوه هایمان بیرون می انداخت. دکتر تسینا می گوید که این کار واقعاً خجالت دارد زیرا: دیدن اختلافات شخصیتی به بچه هایمان یاد می دهد که در شرایط و موقعیت های مختلف مذاکره نمایند. اگر نگرانید که مادرشوهر و پدرشوهرتان تأثیر بدی بگذارند، برای مثال اگر پیش فرزندانتان سیگار می کشند، باید شما و شوهرتان با هم از آن ها بخواهید که این کار را ننمایند وگرنه دیگر نوه هایشان را نمی بینند. اگر پیامد کار را برایشان توضیح دهید، طولی نمی کشد که آن ها با شما همکاری می نمایند.

سوزان می گوید: همواره پسرم با ما ارتباط برقرار می نماید. وقتی شوهرم بیمارستان بود اصلاً خبری از عروسم نشد. این یعنی عروسم می خواهد ما از آن ها دور بمانیم. دکتر تسینا می گوید: با آنکه این شوهرتان است که در اغلب مواقع باید به مسائل رسیدگی کند، ولی شما نباید پشت او قایم شوید و از ارتباط برقرار کردن با آن ها خودداری کنید. شما هم باید با آن ها ارتباط برقرار کنید تا شوهرتان از اینکه همواره در وسط ماجرا باشد، احساس بیزاری نکند. علاوه بر آن، وقتی فرزندانتان ببینند که شما با پدرشوهر و مادرشوهرتان خوب رفتار می کنید، آن ها هم از شما تبعیت می نمایند و در آینده همینطور رفتار می نمایند.

منبع: برترین ها